Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-07@11:57:38 GMT

همای‌سعادت بر شانه موسیقی

تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۶۳۹۳۳

همای‌سعادت بر شانه موسیقی

در این میان اما سردار شهید، حاج‌قاسم سلیمانی به‌دلیل ویژگی‌های اخلاقی و معرفتی و همچنین احساسی که ایشان نسبت به ایرانی بودن در منطقه و جهان ایجاد کرد، از جایگاه بالاتری برای حس وطن‌پرستی برخوردار است. شهادت مظلومان حاج‌قاسم با حمله تروریستی در زمانی که او منطقه را از دشمنان تروریست پاکسازی کرده بود، بر عنصر شخصیتی این سرباز وطن افزود که امروز شاهد هستیم، مرام و مسلکش ‌طی سه سال از شهادت او به یکی از موضوعات اساسی فرهنگ و هنر بدل شده و از آثار مکتوب تا تئاتر و موسیقی با موضوع این شهید والا‌مقام در حال تولید و عرضه عمومی در جامعه است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



«سربازنامه» در رثای شهیدقاسم سلیمانی

یکی از تولیدات قابل توجه که به‌مناسبت سومین سالگرد شهادت سردار حاج‌قاسم سلیمانی ارائه شد، روایت موسیقایی «سربازنامه» است که در رثای حاج‌قاسم سلیمانی با هنرمندی پرواز همای خواننده باسابقه موسیقی سنتی تولید و همزمان با سومین سالگرد شهادت سردار حاج‌قاسم سلیمانی در تالار وحدت رونمایی شد. این آلبوم به همت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و بنیاد مکتب حاج‌قاسم‌، حفظ و نشر آثار شهید سپهبد قاسم سلیمانی و در ستایش مقام قهرمانان افسانه‌ای شاهنامه (آرش کمانگیر و سیاوش) ساخته شده است. «آرش»، «دشمن»، «پرتاب»، «مرز وطن»، «پیر قبیله»، «حلقه وصل»، «سیاوش دیگر»، «رفیق خفته درخون»، «پیاله خون»، «تفنگم»، «خدا و میهن»، «اشک عالم» و «پیرتاریخ» قطعاتی است که در این آلبوم گنجانده شده‌اند.

منظومه‌ای با نگاه اساطیری

«سربازنامه» منظومه‌ای بلند و حماسی است که در ۴۸صفحه، در سال۱۳۹۹ به همت انتشارات مکتب حاج‌قاسم منتشر شد. شاعر این حماسه ماندگار، افشین علا شاعر و نویسنده خوشنام ایرانی است که در سرودن اشعار حماسی درباره مناسبت‌های ملی و دینی به چهره‌ شناخته‌شده‌ای مبدل شده است. او در این منظومه با الهام از داستان افسانه‌ای آرش کمانگیر به خلق منظومه‌ای حماسی پرداخته است. نکته قابل تامل این‌که قهرمان داستان، خود راوی این منظومه است. آرش در این منظومه با سفری تاریخی به سردار شهیدی مبدل می‌شود که مانند پاره‌تن ایرانیان معاصر، تمامی موجودیت جانی و غیرجانی خود را در راه دفاع از مردم و سرزمینش به میدان نبرد می‌برد و در نهایت نیز در این راه به شهادت می‌رسد. هنر علا در این مجموعه توانایی در پل زدن میان تخیل، واقعیت و اسطوره و شبیه‌سازی آنها با یکدیگر است. او در این مثنوی بلند هم به حماسه‌های کهن ایرانیان اشاره می‌کند و هم گریزی به شکل‌گیری نهضت اسلامی ۵۷ و سال‌های دفاع‌مقدس می‌زند و از دل آنها به ترسیم شاعرانه‌ای از وضعیت سال‌های اخیر ایران و منطقه پرداخته و صف‌آرایی جبهه حق و باطل را به تصویر می‌کشد. او در ادامه این مقدمه، به سراغ قهرمان اصلی داستان خود یعنی قاسم سلیمانی می‌رود و سال‌ها مجاهدت مخلصانه و شجاعانه او در میدان‌های مبارزه را شرح می‌دهد.

آرش کمانگیر و سردار سلیمانی

افشین علا درباره روند شکل‌گیری این منظومه می‌گوید: طرح این کار را در ابتدا آقای وحید حقانیان که از دوستان سردار سلیمانی بودند، به من پیشنهاد دادند. ایشان پیشنهاد تمثیلی را دادند و آن هم تمثیل آرش کمانگیر و قاسم سلیمانی بود. با خودم فکر می‌کردم که چقدر زیباست و چرا به ذهن خودم نرسیده بود؟ برای آغاز این منظومه، سفری به کرمان داشتم و مزار سردار را زیارت کردم و پس از آن بود که سرودن اشعار را آغاز کردم؛ هر تعداد بیتی که می‌سرودم فقط برای آقای حقانیان می‌فرستادم و این کار برای تشکر از طرحی بود که او داده بود. تا پایان کار هم به‌دلیل ارادتی که به شهید داشتند، پیگیری‌های ایشان ادامه داشت.
وی در‌خصوص علت این تمثیل نیز گفت: این‌که بدانیم چهره آرش در ادبیات حماسی ایران چه شکلی است و چگونه می‌توان از این ظرفیت بهره برد، به نظرم هیچ مصداق عینی به‌جز شهید سلیمانی برای آرش کمانگیر پیدا نمی‌شود. آرش یکی از اسطوره‌های شعر فارسی است اما حاج‌قاسم سلیمانی این اسطوره را به‌عینیت رساند و به‌عبارت دیگر، تجسم آن اسطوره در واقعیت شد. آرش کمانگیر جان خود را در تیری قرار داد که آن تیر، اقتدار و گستردگی مرزهای ایران را به تصویر کشید و همین موضوع سبب جاودانگی او شد. شهید سلیمانی هم جان خود را در سخت‌ترین شرایط در کف گذاشت و حوزه اقتدار ما را از مرزهای‌مان تا مدیترانه و تا قلب رژیم صهونیستی فراتر برد و در این راه جانش را نیز فدا کرد. از این منظر، کار ایشان شبیه به همان در چله گذاشتن تیری است که آرش انجام داد. شهید سلیمانی جانش را فدا کرد اما امنیت و اقتدار ما را تضمین کرد. این تمثیل بسیار زیباست.

«سربازنامه»؛ از متن تا اجرا

پرواز همای چکامه‌سرا، خواننده و سرپرست گروه مستان حالا پس از دو سال از انتشار منظومه حماسی افشین علا، تصمیم گرفت این سروده را در قالب موسیقی آرمانی کند. او که در زمینه هنر آواز، شاگرد اساتیدی همچون فریدون پوررضا، سید کمال الدین عباسی، هنگامه اخوان و کریم صالح عظیمی بوده و در زمینه شعر و ادبیات فارسی از اساتیدی چون علیقلی محمودی بختیاری، حبیب نبوی، منصوره ثابت زاده، محمود طیاری و دکتر اصغر دادبه بهره‌ گرفته است، خیلی سریع در میان مردم محبوب شد. موضوعی که او علتش را در زبان گویای جامعه بودن می‌داند. او که این روزها یکی از پرطرفدارترین خوانندگان موسیقی سنتی است و اجراهای مختلفی در داخل و خارج از کشور داشته، می‌گوید: «...دغدغه‌ من از یک سو این بود سخنی گفته شود که تاکنون در موسیقی ما بر زبان رانده نشده است و از سوی دیگر، چون در زمانه‌ای زیست می‌کنیم که یک جامعه‌ بسیار دغدغه‌مند داریم، این دغدغه‌ها باید در کارهای ما نمود یابد؛ چراکه هنرمندان زبان گویای جامعه‌ خویشند. پیشباز مردم از گروه مستان، ایمان مرا به‌ درستی راهی که می‌رویم، صدچندان کرد. ما نیز همواره تلاش کرده‌ایم بهتر از گذشته باشیم. سستی‌ها و کاستی‌های خود را بشناسیم، سخنان منتقدان دلسوز را به دیده بگیریم و آنی شویم که بتواند نمادی از فرهنگ ایران باشد. موسیقی، اثرگذارترین ابزار در ارتباط با مردم و رساندن پیام‌هاست. بنابراین می‌شود و باید از موسیقی برای گسترش ادبیات اندیشه‌مند و جهان‌بینی والا و انسان‌محورانه‌‌ در جامعه سود جست...».

صدایی که دغدغه مردم دارد

همای با همین تفکر آثار ماندگاری همچون«چامه‌ها و چکامه‌ها»، «جدال عقل و عشق»، «بانوی ایرانی»، «سربازان»، «دیوانه چو دیوانه ببیند»، «این چه جهانیست؟»، «در حسرت دیدار»، «در شب گیسوان تو»، «خدا در روستای ماست»، «ملاقات با دوزخیان»، «اپرای موسی و شبان» و «مرغ سحر ناله سر مکن» را از خود به یادگار گذاشته است. حالا پرواز همای دست روی منظومه‌ای گذاشته که در وصف حال اسطوره نامی این روزهای تمدن ایران، نوشته شده است تا نشان دهد به این خاک، دغدغه‌هایش، رویدادهایش و همه مردمش عرق دارد. همان‌گونه که همواره در گفت‌وگوهایش نشان داده است: «... پایم را اولین بار در این خاک زمین گذاشتم و همین جا هم می‌میرم. من به این خاک مدیونم. من به این مملکت وابستگی دارم؛ به همه باورهای ملی، دینی و اجتماعی‌اش باور دارم و همین جا می‌مانم. اگر من در اینجا نمانم و نقشم را ایفا نکنم، چه کسی باید این کار را بکند؟ این وظیفه و رسالت من است. ما فقط اجرا کننده نیستیم. تک‌تک ما محافظان این فرهنگ و هنر و ادبیات هستیم، پس می‌مانم تا برای مردم سرزمینم بخوانم.

مثنوی «سربازنامه» که از سوی افشین علا به رهبر حکیم انقلاب تقدیم شده، مورد تمجید معظم‌له قرار گرفته بود. در متن تقریظ مقام معظم رهبری بر این اثر آمده است: رسا و شیوا و خوش‌لفظ و معنا سروده شده است. منظومه ماندگاری خواهد شد ان‌شاء‌ا... این قریحه و این توفیق را به آقای افشین علا تبریک می‌گویم.

روزنامه جام جم 

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: موسیقی سربازنامه حاج قاسم حاج قاسم سلیمانی آرش کمانگیر منظومه ای افشین علا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۶۳۹۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چهره زن نئاندرتال ۷۵هزار ساله رونمایی شد (+عکس)

ملاقات رو در رو با یکی از نزدیکترین خویشاوندان انسان در ۷۵ هزار سال پیش چه احساسی دارد؟   به گزارش عصر ایران به نقل از بی بی سی؛ گروهی از پژوهشگران توانسته‌اند ظاهر یک زن نئاندرتال در زمان حیات او را با دقت قابل توجهی بازسازی کنند.   این تصویر بر اساس بقایای مسطح و خرد شده شده جمجمه‌ای ساخته شده است که استخوان‌های آن هنگام حفاری چنان نرم شده بود که بیشتر به یک بیسکویت که در چای زده باشند شباهت داشت.   قبل از سرهم کردن قطعات استخوان لازم بود پژوهشگران آنها را تقویت و از متلاشی شدن آن جلوگیری کنند.   مدل سه بعدی جدید از چهره انسان نئاندرتال. نئاندرتال‌ها گونه متفاوت از انسان‌های امروزی اما از بسیاری جهات شبیه ما بودند

  تصویرپردازان دیرین‌شناس سپس یک مدل سه‌بعدی از این جمجمه ترسیم کردند.   این مدل در مستند جدید استودیوی بی‌بی‌سی برای نتفلیکس به نام «اسرار نئاندرتال‌ها» نمایش داده خواهد شد. این برنامه در مورد خویشاوندان گمشده در مسیر تکاملی اختصاص دارد که حدود ۴۰۰۰۰ سال پیش منقرض شدند.   این مدل به این گمشدگان چهره‌ای قابل تشخیص می‌دهد.   دکتر اِما پومروی، استاد دانشگاه کمبریج که به عنوان دیرین-مردم شناس با این طرح همکاری داشته می‌گوید: «فکر می‌کنم او می‌تواند به ما کمک کند تا با این خویشاوندان خود ارتباط برقرار کنیم.»   او به بی‌بی‌سی گفت: «ساختن این مدل بسیار هیجان‌انگیز بوده و در واقع امتیاز بزرگی برای ماست که توانستیم با بقایای برجای مانده از موجودی از گذشته کار کنیم به خصوص کسی مانند صاحب این چهره.»   دکتر اما پومروی با جمجمه ارزشمندی کار کرده که از دولت اقلیم کردستان عراق به امانت گرفته شده بود

  جمجمه‌ای که‌این مدل بر اساس آن ساخته شده است در غار شانه‌در واقع در اقلیم کردستان عراق پیدا شده است.   از نظر دیرین‌شناسی، این غار محلی مهم است که بقایای حداقل ۱۰ مرد، زن و کودک نئاندرتال در دهه ۱۹۵۰ در آن کشف شد.   در سال ۲۰۱۵، مقامات کردستان یک گروه دیرین‌شناسان بریتانیایی را برای تحقیق دعوت کردند و آنان خیلی زود اسکلت جدیدی - به نام شانه‌در زد - شامل بخش قابل توجهی از قسمت بالای بدن یک فرد از جمله ستون فقرات، شانه‌ها، بازوها و دست‌های او را پیدا کردند.   بقایای جمجمه نیز تا حد زیادی برجا مانده اما در لایه‌ای کمابیش مسطح به ضخامت ۲ سانتی‌متر فشرده شده بود که احتمالا ناشی از سقوط سنگی از سقف غار بر آن در گذشته‌ای دور بوده است.   پروفسور گریم بارکر از دانشگاه کمبریج که رهبری کاوش جدید در شانه‌در را برعهده داشت، گفته است که «این جمجمه در اصل تقریبا به ضخامت یک پیتزا و کمابیش مسطح بود.»   پرفسور بارکر می‌گوید: «از رسیدن از این صفحه مسطح به شکلی که اکنون می‌بینید مسیری طولانی طی شده است. به عنوان یک باستان‌شناس، گاهی اوقات می توانید از کاری که انجام می‌دهید خسته شوید اما هرازگاهی با این واقعیت که گذشته‌ای دور را لمس می‌کنید به خود می‌آیید. ما گاه فراموش می‌کنیم که با چیزهای فوق‌آلعاده‌ای سرو کار داریم.»   در غار شانه‌در بقایای حداقل ده مرد، زن و کودک نئاندرتال یافت شده است

  با مجوز اداره محلی حفاظت از آثار باستانی، قطعات جمجمه در محفظه‌های حفاظتی به بریتانیا برده شد تا مسیر پرزحمت تثبیت و کنار هم قرار دادن آنها آغاز شود.   کار روی آن توسط کارشناسان حفاظت آثار باستانشناسی بیش از یک سال طول کشید.   سپس جمجمه بازسازی شده اسکن سطحی شد و پرینت سه بعدی آن در اختیار دو تصویرساز هلندی به نام‌های آدری و آلفونس کنیس قرار گرفت که به دلیل مهارت در ساخت تصاویر دقیق آناتومی انسان از استخوان‌های فسیل شده شهرت دارند.   اما با وجود اینکه تصویر و مجسمه به دست آمده با چهره متفکر آن جذاب است، اسکلت اصلی است که ارزش واقعی دارد.   گروه تحقیق کاملا مطمئن است که این اسکلت متعلق به یک زن نئاندرتال است.   معمولا استخوان‌های لگن به تعیین جنسیت کمک می‌کند، اما این بخش از اسکلت همراه با قسمت بالایی بدن یافت نشده است.   در عوض، پژوهشگران با استناد به پروتئین‌های غالب در مینای دندان جنسیت او را تشخیص داده‌اند زیرا شرایط آن با مشخصات ژنتیک زنانه همخوانی داشته است. قد نسبتا کوتاه اسکلت نیز این استنباط را تایید می‌کند.   اما این زن چند ساله است؟ او احتمالا حدود چهل و چند سال سن داشت که مرد و این تخمین را دندان‌هایی که تقریبا تا نزدیک ریشه ساییده شده تایید می‌کند.   دکتر پومروی توضیح می‌دهد: «زمانی که دندان‌ها به این حد ساییده شوند، جویدن مثل قبل موثر نیست و خوردن غذا دشوار می‌شود.»   او می‎‌افزاید: «ما نشانه‌های دیگری از مشکلات دندان او داریم که بعضی از آنها ناشی از عفونت و سایر بیماری‌های لثه است. در چنین شرایطی، من فکر می‌کنم که او به پایان طبیعی زندگی خود رسیده بود.»     برای مدت‌ها تصور انسان از نئاندرتال‌ها موجوداتی خشن و از نظر ذهنی ضعیف بود اما این نظر حالا تغییر یافته است

  برای مدتی طولانی، پژوهشگران معتقد بودند که در مقایسه با گونه انسان جدید، ئاندرتال‌ها وحشی و بدون تفکر بودند.   اما از زمان اکتشافات شانه‌در، این دیدگاه تغییر کرده است.   این غار به دلیل نشان دادن شرایطی که به نظر می‌رسد شامل نوعی آداب دفن مردگان بوده شهرت یافته است.   در این محل، اجساد با احتیاط در یک خندق در کنار یک ستون سنگی بلند قرار گرفته و همه اجساد دارای جهت مشابهی هستند.     دکتر اما پومروی: «فکر می‌کنم این زن می‌تواند به ما کمک کند تا با آنها ارتباط برقرار کنیم»

  یافت شدن گرده گل بر تمامی سطح اسکلت باعث شده تا برخی نتیجه بگیرند که احتمالا این اجساد همراه با گل دفن شدند که از آگاهی معنوی و حتی وجود نوعی مراسم آئینی حکایت دارد.   اما تیم بریتانیایی فکر می‌کند به احتمال زیاد این گرده‌ها را در طول زمان زنبورهای حفار به این محل آوردند و یا شاید از شاخه‌های گلداری که روی اجساد قرار داده بودند باقی مانده باشند.   پروفسور کریس هانت، استاد دانشگاه جان مورز شهر لیورپول، در مورد پوشیده شدن اجساد با گرده گل می‌گوید: «قرار دادن شاخه‌های گل روی اجساد نه به منظور مناسک آیینی بلکه به احتمال بیشتر با این منظور صورت گرفته که اجساد از دستبرد کفتارها مصون بماند.»   او می‌افزاید: «ضمنا من در کاربرد واژه تدفین برای مردگان یافت شده در این غار تردید دارم و فکر می‌کنم لغت قرار دادن در این محل مناسب‌تر باشد تا تصور حضور کشیش و برگزاری مراسم ترحیم کلیسایی ایجاد نشود اما تردیدی نیست که جسد این مادربزرگ نئاندرتال طبق نوعی سنت در این محل قرار داده شده است.»   نویسندگان گزارش: جاناتان آموس، ربکا مورل و آلیسون فرانسیس کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: انسان‌های اولیه پس از ترک آفریقا تا ده‌ها هزار سال در فلات ایران سکونت کردند اولین «انسان» که بود و چگونه تکامل یافت؟ (+عکس) قدیمی‌ترین پوشاک کشف‌شدۀ جهان؛ از گردنبند نئاندرتال تا جوراب فضایی! (+عکس)

دیگر خبرها

  • چرا مشتری ۷۹ قمر دارد ولی زمین فقط یکی؟
  • قیمت تخم مرغ در میادین تره‌بار
  • قیمت تخم مرغ در میادین و بازارهای میوه و تره‌بار اعلام شد
  • سیاره مشتری ممکن است عامل وجود ماه زمین باشد
  • دست پر «مکتب حاج قاسم» در نمایشگاه کتاب تهران
  • زلنسکی: پرچم اوکراین بر شانه خداوند است!
  • تاثیرگذاری فرهنگی وظیفه آحاد مردم جامعه است
  • راه سعادت دنیا و آخرت انس با قرآن و مفاهیم واقعی دینی است
  • تجلیل از معلمان ایرانی در آنکارا
  • چهره زن نئاندرتال ۷۵هزار ساله رونمایی شد (+عکس)